-
کونول و شاهکار موقام !
سهشنبه 1 اسفندماه سال 1391 17:18
وقتی به موسیقی پربار آذربایجان میرسیم ... وقتی به قدرت کلام و زیبایی " موقام " در موسیقی آذربایجان میرسم ... یک نام همیشه خودنمایی کرده است ... کونول خاسایوا Konul Xasiyeva نتوانستم به بیوگرافی کونول دست پیدا کنم و تنها چند عکس میتوانم از وی ارایه دهم ! ولی ترانه های کونول همیشه برایمان دل انگیز بوده و صدای...
-
تک گویی فوق العاده زیبای شهر قصه ! محمود استاد محمد
شنبه 28 بهمنماه سال 1391 15:21
در مطلب قبلی از بیژن مفید گفتیم و اشاره شد به نمایشنامه شهر قصه ! اما نمیتوان از شهر قصه سخن گفت و از تک گویی فوق العاده ی آغاز پرده دوم سخن نراند . یک تک گویی نوستالژیک فوق العاده زیبا و بینهایت خاطره انگیز که قلم توانای بیژن مفید تراوید ! آنجا که چشمها را باید بست و آن را شنید و لذت فراوان برد ! این تک گویی (...
-
نه دیگه این واسه ما دل نمی شه - بیژن مفید
دوشنبه 23 بهمنماه سال 1391 13:02
نه دیگه ! نه دیگه ! نه دیگه این دل واسه ما دل نمیشه ! نخستین بار این ترانه را از زبان یک موش عاشق در نمایشنامه شهر قصه شنیدیم . نمایشنامه ای که بزرگمرد تئاتر ایران بیژن مفید ساخته و خوانده بود . بیژن مفید در نهم خرداد ماه سال 1314 خورشیدی در تهران به دنیا آمد. پدرش غلامحسین خان نیز از هنرپیشگان تئاتر بود. او بعد از...
-
داستان کوتاه – موژان
دوشنبه 16 بهمنماه سال 1391 14:21
این داستان برای اولین بار برای یک جلسه ادبی در سال 1379 نوشته شد ولی همراه با داستانهای بسیار دیگری در جریان یک اسباب کشی از دست رفت . نسخه فعلی بازنویسی همان داستان است با تغییرات مشخص ! ******* داستان کوتاه – موژان رعنای عزیزم سلام ! امیدوارم که حالت خوب باشد وسلامت و شاد بوده و به خانه و شرایط جدیدت اُنس گرفته و در...
-
سمفونی کردی افشاری - فکرت امیروف
دوشنبه 9 بهمنماه سال 1391 18:41
آیا میتوان چشمها را به مدت 20 دقیقه بست و در رویای یک موسیقی ناب به پرواز در آمد ؟! آیا میتوان از زیبایی های یک موسیقی کلاسیک آنچنان بهره برد که روحمان را به پرواز در ابدیت یک رویا وادارد ؟! امروز دوست دارم یک چیز متفاوت داشته باشیم در صفحاتمان ! یک موسیقی رویایی از یک اثر و شاهکار به یاد ماندنی موسیقی کلاسیک ! و آنچه...
-
حال او ، حال من !
شنبه 30 دیماه سال 1391 17:24
1391/10/20 امیرخیزی دفتر : اشکی از رگ ردیف : 14 حال او ، حال من ! از کسی نمی پرسم حالت چگونه است ؟! پلکهایم دلتنگیهایش را درو میکند و سرِ آستینهایم خیسِ اشکِ عصیان های ناکامِ اوست ! از کسی نمی پرسم کوله بارت چیست ؟! گرسنگیم هوسهایش را فرو می بلعد و چینه دانم رنگین کمانی از جنسِ غمهای اوست ! از کسی نمی پرسم نامت چیست...
-
Vafa Orujova -Elnur Zeynalovترانه ای بی نظیر
یکشنبه 24 دیماه سال 1391 10:59
-
تقسیم
سهشنبه 5 دیماه سال 1391 09:59
1391/9/21 امیرخیزی دفتر : اشکی از رگ ردیف : 13 تقسیم بیا عزیزم ! باید قسمت کنیم حسرتهایمان را ! تو ... دلِ سوخته ات را بر آستان ِخانه ها بگستران و من .... نگاهِ سوخته ام را نذرِ پنجره های بسته خواهم کرد ! بیا عزیزم ! باید قسمت کنیم نانهایمان را ! تو .... بر سفره ی مردمکان ، عکسِ سیری بکِش و من ... گرسنگان را بر ولیمه...
-
میروم - نیران اونسال و احمد کایا
شنبه 2 دیماه سال 1391 17:25
احمد کایا ahmet kaya را همه میشناسیم . نیازی هم نیست که در موردش چیزی بنویسم ! احمد کایا در بین ترانه های بسیار زیبایش ، ترانه ای دارد جاودان ! ترانه ای بسیار پراحساس و آکنده از نیاز های انسانی ! ترانه ای با نام میروم Giderim این ترانه در قلب تمام کسانی خواهد ماند که آن را شنیده اند . ترانه ای ابدی برای عشق ! با شعری...
-
یک ساعت موسیقی ناب ایرانی - گلچین هفته شماره 18
سهشنبه 28 آذرماه سال 1391 15:43
امروز میهمان یک ساعت موسیقی ناب ایرانی خواهیم بود ! یک ساعت آواز زیبای دلنواز ! اما سرورانم دقت بفرمایند که حجم این فایل بالاست و شکیبایی برای لود شدن آن لازم است ! گلچین هفته نام برنامه ای است 117 شماره ای (بعضی بر این عقیده اند که شماره 117 از رادیو پخش نشده ) که در سالهای آخر دوران پهلوی از رادیو ملی پخش می شده...
-
از زخم این ترانه
یکشنبه 19 آذرماه سال 1391 10:37
1391/9/7 امیرخیزی دفتر : بیت محزون ردیف : 2 از زخم این ترانه دلم زخمی ، تنم زخمی ، تمام هستی ام یک زخم منم زخمی ، تویی زخمی ، و سرتاپای هرکس زخم نفس زخمی ، هوس زخمی ، زمان زخم و خیالم زخم قلم زخمی ، سخن زخمی ، سرود و شعر انسان زخم از این خنجر ، که دراعماق ، به مغز استخوان آویخت به آن دشنه ، که در قلبت ، میان چشم من...
-
هلوئیز و آبلار ، عجیبترین عشق در طول تاریخ
سهشنبه 14 آذرماه سال 1391 11:54
هلوئیز و آبلار ..... این عجیبترین عشق در طول تاریخ بشر است . یک عشق واقعی و نه افسانه ! یک عشق غریب متقابل که طی آن، تنها یک زن بود که عشق خود را درتاریخ جاودانه کرد ! زنی به نام هلوئیز ! این حکایت را سعی کرده ام به تفصیل بنویسم . پس چنانکه علاقه مندید ، سعی کنید حتما طولانی بودن آن راتحمل نموده و مطمئن باشید که...
-
نایاب ترین ترانه ها . سیزیندی ، بیزیمدی ! - سهم شما ، سهم ما !
شنبه 11 آذرماه سال 1391 16:51
مطمئنا بسیاری از شما ها این ترانه را نشنیده اید ! یک ترانه بسیار نایاب و در عین حال بسیار زیبا ! ترانه ای محلی مربوط به دهه چهل شمسی ، که در تبریز خوانده و اجرا شده است . و در مورد خواننده آن ، تنها یک اسم میدانم و بس : نادر این ترانه را بنده از میان صفحات خاک خورده قدیمی گرامافون پیدا کرده و به mp3 تبدیلش کرده ام ....
-
نغمه ی نور
سهشنبه 23 آبانماه سال 1391 09:34
1391/6/4 امیرخیزی دفتر : اشکی از رگ ردیف : 9 نغمه ی نور 1- پلکهایم ... مزدورشب شده اند ! می خوابانندم .... تا.... شب نوحه ی مرگم سراید ! تا .... سرنوشت حکمم رو کند .... و خودم ... بر لاشه ی خود گریه کنم ! 2- سوز خاکسترِ دلم همیشه در تو ... منظری به حسرتِ نور .... داغِ مرگِ ناباور طلوع بود ! لیک بدان ! شعله ی عشق تو در...
-
آمیزش
پنجشنبه 18 آبانماه سال 1391 09:27
1391/8/10 امیرخیزی دفتر : عشق موهوم ردیف : 12 آمیزش با تو خواهم آمیخت ... مثل یک رود که برکوهِ نمک می لغزد ! و صدای تپشِ گرمِ دلم در تنِ تو، رویشِ نغمه ... میانِ لبِ یک زَنجَره در سینه ی شب خواهد بود ! با تو خواهم آمیخت ... مثل یک نور که در داخلِ شب می رقصد ! و صدای تپشِ شعرِ فرو خورده ی من در تنِ تو ، رویشِ دانه ی...
-
یک نفر
شنبه 29 مهرماه سال 1391 13:13
1391/7/22 امیرخیزی دفتر : بیت محزون ردیف : 1 یک نفر یک نفر شعرش برای پول و دود یک نفر بر فقرخود نغمه سرود یک نفر با یک قلم صد جان ستاند یک نفر با جان ، قلم ازکین زدود یک نفر با یک ترانه شد شهیر یک نفر شعر مرا از نت ربود یک نفر وَهمَش به شعرم زد گره یک نفر لایق نخواندم بر وجود یک نفر صد خرده برشعرم گرفت یک نفر شعرم...
-
چگونه می خندم؟ - الهه و عماد رام
چهارشنبه 26 مهرماه سال 1391 15:38
وقتی از ترانه فارسی سخن می رانیم . برخی نامها هستند که همیشه جاویدند و فراموش نشدنی . مانند خواننده بزرگ این مرز و بوم ، الهه الهه خواننده ای فراموشی ناپذیر است برای ما . خواننده ای که با ترانه هایش و با صدای جادوییش ، جاودانه شد . خواننده ای که هنر خوانندگی را به زیبایی تمام به معنی نشست . الهه نزدیک به پنجاه سال در...
-
زایش
چهارشنبه 19 مهرماه سال 1391 16:45
1391/7/11 امیرخیزی دفتر : اشکی از رگ ردیف : 12 زایش همه جا تاریک است ... زیرا... چشمانِ بسته ام هنوز درشرقی ترین نقطه ی ذهن باز مانده است ! آنجا که .. غروبِ خورشید را بر تیرکِ چراغ گازی جاودانه کرده ام ! همه جا تاریک است ... زیرا مهتاب هنوز در تپشِ خود است ... خارج از ذهنِ من .... در انعکاسِ رودخانه ی سرخ ، که سرچشمه...
-
5 قاب از یک آرزو
پنجشنبه 13 مهرماه سال 1391 14:40
1391/7/8 امیرخیزی دفتر : اشکی از رگ ردیف : 11 5 قاب از یک آرزو چه زود دانستم ... که یک عمر، دیر کرده اشتیاقِ من برای بودن در آغوشِ تو ! و چه دیر دانستم ... که توانِ پاهای من ، ربوده شده است ... به حسرتِ رویای تو ! * حسرتِ در تو مردن ، رویای آزادی من است ! رویای یک بوسه ی تو ، حسرتِ زندان من ! * رویاهایم را بال چیده...
-
راه نرفته !
پنجشنبه 6 مهرماه سال 1391 11:02
ریشه هایم در ابر است و سرم زیر خاکِ یخ زده ! کرم در مغزم می لولد ... و کلاغ ... ریشه ام را خون میدهد ! اما هنوز ... راه مرا می خواند !
-
من ،تو ...کار غلط
پنجشنبه 6 مهرماه سال 1391 10:57
خیلی از ما معتقدیم که کارها ی غلط ، غلط نیستند ، اگه آدمهای خوبی مثل خود ما انجامشان بِدَهند !
-
دیدی این شعر و سرودم !؟
دوشنبه 3 مهرماه سال 1391 13:56
1391/6/28 امیرخیزی دفتر : عشق موهوم ردیف : 11 دیدی این شعر و سرودم !؟ من میان دلِ تو خندیدم ! من میانِ حیرت و بهتِ نگاهت ... چه بلند از تهِ دل ، خندیدم ! دیدی از هیچ برایت.... سخن از عشق سرودم !؟ شعر و افسانه و صد باغِ تفکر به نگاه ِنگرانت بگشودم !؟ و به یک نقطه از این خانه ی احساس هزار خط و هزار خاطره چیدم !؟ دیدی...
-
دیوانه از قفس پرید !
دوشنبه 27 شهریورماه سال 1391 13:40
فیلم " پرواز بر فراز آشیانه فاخته " که در ایران با نام " دیوانه از قفس پرید " اکران شد ... یکی از ماندگارترین خاطره هایی است برای هر کسی که این فیلم را دیده باشد . مک مورفی خطاب به دیوانه های تیمارستان: فکر می کنید که چی هستید، خدای من؟ دیوونه یا یه همچین چیزی؟! نیستید. شما دیوونه نیستید. شما از...
-
اشکها
دوشنبه 27 شهریورماه سال 1391 13:35
میدرم سینه ام را تا فوران کند خونی که اشک ، اشک قطره میشود بر خواهش گریستن از چشم خسته ام . ( از شعر نقش چشم تو )
-
اشعار یک فانوس
چهارشنبه 22 شهریورماه سال 1391 13:21
1391/6/15 امیرخیزی دفتر : اشکی از رگ ردیف : 10 اشعار یک فانوس تو در رویا ... تو در دریای احساسم ... چه می جویی ؟؟ تو در این دفتر بازِ سپید و خالی از شعرم... چه می خوانی ؟؟ بیا ! بیا من بر دلت خوانم ... نگاه عاشقِ صدها کلامِ خفته در خون را! هزاران قلبِ در زنچیر و صدها واژه ... کز یک بوسه ی ناممکن از لبهای یک عاشق ......
-
خدا حافظ... گابریل گارسیا مارکز
شنبه 11 شهریورماه سال 1391 15:30
خدا حافظ گابریل گارسیا مارکز .... یک فایل زیبای پاور پوینت است بر اساس نوشته های این بزرگمرد که زندگی را از منظری زیباتر و با شکوهتر می بیند ... . خداحافظی یک نابغه این فایل را به شکل عکسهای مجزا تقدیم می کنم . ادامه مطلب را بزنید . خدا حافظ گابریل گارسیا مارکز .... یک فایل زیبای پاور پوینت است بر اساس نوشته های این...
-
آوار
دوشنبه 30 مردادماه سال 1391 13:43
1391/5/27 امیرخیزی دفتر : اشکی از رگ ردیف : 8 آوار هنوز... نفس میکشم ! هنوز می فهمم ! سیاه ... سرد .... و خاموش ! و مغزی که هنوز.... می تپد ! پلکِ سنگین ... دستِ بی حرکت و قلبی که هنوز .... می چکد ! چشمانِ بسته ام را رو به رویای بوسه می گشایم ! و دستانِ شکسته را در احساسِ آغوشی تنگ ... می بندم ! فریادِ ساکتم را فقط...
-
آنگاه که انسانیت به لرزه می افتد !
سهشنبه 24 مردادماه سال 1391 11:48
آنگاه که دلمان می لرزد .... و زمین زیر پایمان به لرزه می افتد .... و اشک بی دریغ می بارد ..... و خون بی حساب می گرید ..... و فریاد ها بر آسمان میرسند .... و آه تنها حکمران انسانیت است ... آه ... آغوشت را برایم بگشای .... که تنها پناه من آنجاست .... که تنها مامن و تنها نیاز من آنجاست .... آغوشت تمام موجودیت من است !...
-
احمد شاملو و زندگی
سهشنبه 17 مردادماه سال 1391 14:34
-
شعر رنگین
سهشنبه 10 مردادماه سال 1391 15:47
1391/5/4 امیرخیزی دفتر : اشکی از رگ ردیف : 7 شعر رنگین خمیازه هایم را باد شخم زد ... نجواهایم آهنگ سیلاب شد ! خوابهایم را زردِ پاییز بشارت داد .. و آنگاه که ... کبوترمیانِ ترانه هایش چرت می زد ... کوه درون دره ای لغزید و... خفت ! و خودم فهمیدم ... که دستانم بر وَهم آویخته و دیدگانم در سیاهچاله های احساس ... سراغِ...