موژان

به سراغ من اگر می آیید .....

موژان

به سراغ من اگر می آیید .....

نه دیگه این واسه ما دل نمی شه - بیژن مفید


 

نه دیگه ! نه دیگه ! نه دیگه این دل واسه ما دل نمیشه !

نخستین بار این ترانه را از زبان یک موش عاشق  در نمایشنامه شهر قصه شنیدیم .

 

 

نمایشنامه ای که بزرگمرد تئاتر ایران بیژن مفید ساخته و خوانده بود .

 

 

 بیژن مفید در نهم خرداد ماه سال 1314 خورشیدی در تهران به‌ دنیا آمد. پدرش غلامحسین خان نیز

  از هنرپیشگان تئاتر بود. او بعد از اتمام  تحصیلات دبیرستانی، دورۀ هنرپیشگی را به‌پایان رساند و  سپس

 در رشتۀ زبان و  ادبیات انگلیسی به ادامۀ تحصیل پرداخت. در این دوران او به عنوان دستیار استادان و

 کارگردانان آمریکایی، دوره‌های آموزش تاتر و نمایشنامه نویسی را در دانشگاه تهران تدریس و اداره

 می‌کرد. در همین زمان کارگردانی چند نمایش را به عهده داشت و خود نیز در چند اثر از جمله

 نمایشنامۀ باغ وحش شیشه‌ای اثر تنسی ویلیامزبه ایفای نقش پرداخت.

 بیژن مفید از همان سال‌های تحصِل در دبیرستان به فعالیت تئاتری پرداخت. بین سالهای 1344 و 1345

 گروه تئاتری از اعضای کاملا آماتور تشکیل داد و نام آن را آتلیه تئاتر گذاشت.

 در سال 1348 با تلاش آربی آوانسیان و همکاری و همت ایرج انور، شهرو خردمند، عباس نعلبندیان و

 بیژن صفاری، کارگاه نمایش در تهران بنیان گذاشته شد. مجتمعی که بسیاری از بهترین هنرپیشگان تاتر

  ایران در آنجا آموزش دیده‌اند.

 برای اولین بار در تاریخ تاتر ایران سه نسل بازیگر در برنامه‌های مختلف این مجموعه منسجم در عرصه

 نمایش و تاتر به فعالیت پرداختند.

 از بازیگران توانایی که در بازی‌ آثاری که بر صحنه «کارگاه نمایش» به اجرا درآمد نقش‌آفرین بودند

 می‌توان از لرتا [هاپرایتیان ـ نوشینفردوس کاویانی ، فهیمه راستکار ، سوسن تسلیمی ، شکوه نجم آبادی

  و صدرالدین زاهد  و  رضا ژیان  نام برد.

 بیژن مفید نیز همراه با داوود رشیدی ،  مریم خلوتی ،  آشور بانی‌بال بابلا  و  اسماعیل خلج  از جمله

 کارگردان‌های ثابت نمایش‌هایی بودند که در این کارگاه به اجرا در می‌آمد.

 اولین اثری که در کارگاه نمایش به اجرا در آمد، نمایشنامۀ  شهر قصه  بود که به مدت نود و یک روز در

 تهران و دیگر شهرهای مختلف ایران از جمله آبادان و مسجدسلیمان به روی صحنه رفت.

 بیژن مفید در 21 آبان 1363 ، دو سال بعد از ورودش به لوس آنجلس درهمانجا درگذشت !

 

  اما نمایشنامه دیگری به نام ماه و پلنگ ، شاهکاری بی بدیل است از بیژن مفید و یک عاشقانه بی نظیر

  و عالی که شخصا این نمایشنامه را آن اندازه دوست می دارم که هر گز از گوش کردن به فایل صوتی

  آن سیر نمیشوم . دیالوگهالی بی نظیر این نمایشنامه سر شار از عاشقانه ترین احساستی است که میتواند

  بر زبان جاری شود !

  عاشقانه ای که پیشنهاد میکنم هر کسی آن را پیدا کرده و در دریای احساسات بیکرانش غوطه ور شود !

 

 اما امروز بنا داریم به  یک ترانه  از ترانه های شهر قصه گوش دهیم  به نام :

 نه دیگه این واسه ما دل نمی شه


با صدای خود  بیژن مفید

 


 
نه دیگه این واسه ما دل نمی شه

هر چی من بهش نصیحت می کنم

که بابا آدم عاقل آخه عاشق نمی شه

          می گه یا اسم آدم دل نمی شه          

یا اگر شد دیگه عاقل نمی شه

بهش می گم جون دلم   

این همه دل توی دنیاست چرا؟

یک کدوم مثلِ دلِ خراب صاحب مرده ی من

پاپی زنهای خوشگل نمی شه

  چرا از این همه دل    

یک کدوم مثلِ تو دیوونه ی زنجیری نیست

یک کدوم صبح تا غروب تو کوچه ول نمی شه

  می گه یک دل مگه از فولادِ    

که تو این دور ُ زمونه چِشِشُ هم بذاره

 هیچ چیزی نبینه       

یا اگر چیزی دید ، خم به ابروش نیاره

می گه آخه بابا جون     

اون دل فولادی  

دست کم دنبال کیف خودشه

دیگه از اشک چشش   

زیر پاش گل نمی شه

          می گه هر سکه می شه قلب باشه          

اما هر چی قلب شد ، دل نمی شه

           نه دیگه ، نه دیگه              

نه دیگه این واسه ما دل نمی شه

نه دیگه این واسه ما دل نمی شه

   چند سال  پیش آلبومی به بازار امد به نام بابایی همراه با دکلمه های زیبای پرویز پرستویی  

  وترانه های  بیژن مفید و از جمله همین ترانه  !

 

    منبع زندگینامه : http://www.parand.se

   دانلود : با توجه به اینکه این ترانه در آلبوم بابایی و در بازار ایران موجود است ،

                                      از درج آدرس  دانلود معذورم !

 

نظرات 3 + ارسال نظر
شمس الدین عراقی پنج‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 16:30

امیر خیزی عزیز
سلام
امروز مسافر شیرازم برای جراحی آب مروارید میرم شیراز . یهو دلم هوای این ترانه ی قدیمی نه دیگه این واسه ما دل نمی شه رو کرد تا تو راه که میرم تو تنهاییم گوش بدم . که به اینجا رسیدم امیر خیزی بزرگوار کاش آدرس فایل صوتی ماه و پلنگ رو هم برام بفرستی
راستی شیراز که برم حتما به دیدار حضرت حافظ هم می رم و حتما بیادت خواهم بود

خودم سه‌شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 01:07

ببشخشید ادرس وبم رو یادم رفت
swipi.blogsky.com

خودم سه‌شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 01:07

ترانه بسیار زیبایی بود به دلمان نشست
با اجازه شما رو لینک نمودیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد