ترانه ای که انتخاب کردم از باریش مانچو ، یکی از زیباترین ترانه های دل بسیار ترانه شنیده ی خود م است . شخصا در پروازم همیشه ، با شنیدن این ترانه . به همین دلیل هم در این مجال تنها به زندگینامه بسیار مختصر اکتفا کرده و فقط به خود این ترانه میپردازم .
باریش مانچو Barış Manço( ژانویه ۱۹۴۳ - ۳۱ ژانویه ۱۹۹۹) خواننده، آهنگساز و برنامهساز تلویزیونی و از مشاهیر موسیقی راک ترکیه در استانبول به دنیا آمد و در طول زندگی خود حدود ۲۰۰ آهنگ ساخت. بیشتر آهنگهای او به زبانهای گوناگون ترجمه و خوانده شدهاند از جمله یونانی، بلغاری، فارسی، رومانیایی و عربی. وی کار در زمینه موسیقی را در دوران تحصیلش در بلژیک آغاز کرد. او در دهه ۱۹۷۰ به ترکیه بازگشت. باریش مانچو برای موسیقی و برنامههای تلوزیونی که ساخت جوایز متعددی دریافت کرد. در سال ۱۹۹۱ عنوان هنرمند دولت را به دست آورده و موفق به نشان بینالمللی تکنولوژی گشت. سال ۱۹۹۱ از دانشگاه «حاجت تپه» و سال ۱۹۹۵ از دانشگاه «پاموک قلعه» ترکیه دکترای افتخاری گرفت. در ژاپن جایزه بینالمللی فرهنگ و صلح از دانشگاه سوکا(سال ۱۹۹۱) و نشان عالی شرف از بنیاد هنر توکیو (سال ۱۹۹۵)، بلژیک: نشان شوالیه لئوپولدII (سال ۱۹۹۲)و نشان شهروند افتخاری شهر لگو از پرنس لگو (سال ۱۹۹۷)، فرانسه: نشان شوالیه ادبیات و هنر از وزارت فرهنگ و هنر(سال ۱۹۹۲)، ترکمنستان: تابعیت جمهوری ترکمنستان از رئیس جمهور آن کشور (سال ۱۹۹۵)را به دست آورد. او همچنین برای بیش از دویست آهنگ ۱۲ نشان طلا و یک نشان پلاتین گرفت.باریش مانچو سال ۱۹۹۹در اثر یک سکته قلبی ناگهانی درگذشت.
متاسفانه این ترانه alla beni pulla beni al koynuna yar بزک کن مرا ، آرایشم کن مرا ، در آغوشت بگیر ای یار به دلیل زیبایی بی بدیلش ، آنچنان شنوندگانش را حیرت زده کرده که من جز نام باریش مانچو ...نتوانستم نام خانم همراه او را پیدا کنم . هیچ جا نبود اسمش ......تا اینکه دوستی بعد از ارسال این مطلب درسایت میانالی نظری زیبا نوشت و راهنمایی و معرفی این خانم که اسمش هست :
دنیز تونی علی افندی اوغلو
Deniz Tüney Aliefendioğlu
در این ترانه که شکل و مسیری هدفمند دارد ، ما با دو احساس مختلف رودرو هستیم .
زنی با ظرافت احساسات حیرت انگیز زنانه اش و مردی با فداکاری بی بدیل در عشق . هردو احساس و دیدگاه خاصی از عشق دارند ... زن ساده وارانه ازآرایش و آغوش میخواند . عشقی ساده و بی پیرایه .و اینکه هرگز هیچ زنی نتوانست عشقش را به مردی بازگو کند . و مرد ، که حاضر است برای عشق خود کوهها را بکند وخورشید را خاموش کند، راه باز کند سوی یارش ، تا خود بسوزد و روشنایی بخشد او را . شعرِ ترانه ، از ناله و نیاز زن آغاز شده و به ناله و نیاز زن و مرد هردو ختم میشود .و این مرد است که در استحاله ای زیبا ،از دورها به عشق خود آنقدر نزدیک میشود تا بادی در کمرش باشد برای وزیدن و سرمه ای در چشم وی . چمنی گسترده به زیرپای یار .
اما ... چه لطیف و زیبا و انسانی ست احساسات زن ! او تاجی از ستارگان نمی خواهد ... تنها نوازش گیسوانش را نیاز دارد ! تنها دوست داشتن و دوست داشته شدن . تنها عشقی که ...عشق باشد .
ترانه را به شکلی ترجمه کرده ام که بیش از آنکه حالت شعر ی داشته باشد .. به شکل تحت اللفظی باقی بماند تا واژه ها ارزش خود را حفظ کنند . لذت ببرید از این زیبایی .
alla beni pulla beni
بزک کن مرا . آرایشم کن .
al koynuna yar
مرا در آغوشت بگیر ای یار
gözüm senden baskasını görmez oldu yar
چشمانم برای غیر تو نابینا شد ای یار
gönlüm senden birşey ister nasıl desem yar
دلم از تو چیزی میخواد ، اما نمیدونم چطوری بگم ای یار
alla beni pulla beni al koynuna yar
بزک کن مرا . آرایشم کن . مرا در آغوشت بگیر ای یار
*
senin için dağları deler
برای رسیدن به تو کوهها را سوراخ کرده
yol açarım yar
وبسویت راه میگشایم ای یار
senin için denizleri kuruturum yar
برای رسیدن به تو دریاها را خشک میکنم ای یار
senin için gök kubbeyi
به خاطر تو گنبد آسمان را
yerlere çalarım yar
بر زمین و زمان میکوبم ای یار
canım iste canım bile sana kurban yar
جانم را بخواه ... این جانم . فدای تو باد ای یار
*
dağlar taşlar uçan kuşlar senin olsun yar
کوه و سنگ ...پرندگان در پرواز همه مال تو باد ای یار
deniz derya gökler hep yerinde dursun yar
بگذاروسعت دریا و آسمان سر جای خود باشند ای یار
gönlüm senden birşey ister nasıl desem yar
دلم از تو چیزی میخواد ، اما نمیدونم چطوری بگم ای یار
alla beni pulla beni al koynuna yar
بزک کن مرا . آرایشم کن . مرا در آغوشت بگیر ای یار
*
saçlarına yıldızlardan taç yapayım yar
برای گیسوانت تاجی از ستاره ها می سازم ای یار
bir nefeste güneşleri söndüreyim yar
در یک نفس خورشید رابرایت خاموش میکنم ای یار
çıra gibi uğrunda ben yanayım yar
خودم چون چراغی در برابرت میسوزم ای یار
canım iste canım bile sana kurban yar
جانم را بخواه... این جانم . فدای توباد ای یار
*
yıldızlar yerinde güzel bırak dursun yar
بگذار ستارگان را در جای خود زیبا بمانند ای یار
saçlarımı ellerinle okşa yeter yar
گیسوانم را در دستانت نوازش کن ، برایم کافیست ای یا ر
gönlüm senden birşey ister nasıl desem yar
دلم از تو چیزی میخواد ، اما نمیدونم چطوری بگم ای یار
alla beni pulla beni al koynuna yar
بزک کن مرا . آرایشم کن . مرا در آغوشت بگیر ای یار
*
rüzgar olup ince beline sarılayım yar
باد میشوم و در کمر باریکت می آویزم ای یار
çimen olup ayağına serileyim yar
چمن میشوم و زیر پایت میگسترم ای یار
sürme olup gözlerine sürüleyim yar
سرمه میشوم و بر چشمانت می خزم ای یار
canım iste canım bile sana kurban yar
جانم را بخواه... این جانم . فدای توباد ای یار
*
alla beni pulla beni al koynuna yar
بزک کن مرا . آرایشم کن . مرا در آغوشت بگیر ای یار
gözüm senden baskasını görmez oldu yar
چشمانم برای غیر تو نابینا شد ای یار
gönlüm senden birşey ister nasıl desem yar
دلم از تو چیزی میخواد ، اما نمیدونم چطوری بگم ای یار
alla beni pulla beni al koynuna yar
بزک کن مرا . آرایشم کن . مرا در آغوشت بگیر ای یار
دانلود
:http://www.4shared.com/audio/37qW2KDc/Alla_Beni_Pulla_Beni.html
منبع زندگینامه : ویکیپدیا