موژان

به سراغ من اگر می آیید .....

موژان

به سراغ من اگر می آیید .....

تو ای پری کجایی ؟ - قوامی

 

مه و ستاره درد من میدانند که همچو من پی تو سر گردانند

شبی کنار چشمه پیدا شو میان اشک من چو گل واشو

چه زیبا ! و چه دلنشین ! هرگز نشد این ترانه را گوش کنم و همزمان زمزمه نکنم .

هر گز نشد این ترانه را گوش کنم و همزمان در رویا فرو نروم .

هرگز نشد این ترانه زخم قلب مرا باز نکند .

هرگز نشد این ترانه را دوست نداشته باشم .

حسین قوامی (فاخته) متولد ۱۲۸۸ خورشیدی، فرزند رضاقلی قوامی و یکی از اولین

خوانندگان دوره جدید موسیقی ایرانی است، او از دوران کودکی به موسیقی علاقمند بودند، حسین

خان اسماعیل زاده ، همان کسی که صبا، مرتضی خان محجوبی، رضا محجوبی، حسین یاحقی و

حسین تهرانی را آموزش داده بود در همسایگی وی بود. هنگامی که حسین خان اسماعیل زاده

صدای حسین قوامی را در سنین 10-12 سالگی شنید از پدر او خواست تا به وی اجازه دهد تا

آموزش آوازی او را عهده دار شود که با مخالفت پدر محمود قوام مواجه شد. در آن زمان با دید

خوبی به موسیقی نگریسته نمی‌شد و دلیل مخالفت پدر حسین قوامی نیز همین بود، از آنجا که

حسین قوامی به خوانندگی علاقه داشت و حسین خان اسماعیل زاده نیز مشوق او بود دلسرد نشد.

وی به آهستگی با گوش گرفتن آثار خوانندگان آن زمان و تقلید از ایشان به تجربه اندوزی پرداخت،

با رسیدن به سن بلوغ محرمانه در نزد عبدالله حجازی آموزش دید، عبدالله حجازی به ردیف‌های

آوازی مسلط بود. در سال ۱۳۲۵ از سوی مستعان رییس رادیو به او پیشنهاد کار در رادیو داده شد،

محمود قوام به دلیل شرایط خانوادگی و مخالفت ایشان این پیشنهاد را به این شرط قبول کرد که در

رادیو به عنوان ناشناس معرفی شود. با همکاری مجید وفادار، حمید وفادار و یاعلی تجویدی آغاز

به کار نمود، پس از مدت شش ماه روح الله خالقی نام مستعار فاخته را برای وی برگزید. او

مجموعا ۲۹ سال از سال۱۳۲۵ تا سال ۱۳۵۴ در رادیو مشغول به کار بوده‌است.

سرگشته . این نام اصلی ترانه است . اما همه جا تو ای پری کجایی ؟ زمزمه میشه .

ساخته همایون خرم و شعری از هوشنگ ابتهاج .

شبـی کـه آواز نـی تــو شنیـدم چــو آهـوی تشنـه پـی تـو دویـدم

دوان دوان تا لب چشمه رسیدم نشـانـه‌ای از نــی و نغمـه نـدیـدم

توای پــری کجایی؟ که رخ نمی‌نمایی

از آن بهشت پنهـان دری نمی‌گشایی
....................

مـن همه جــا ، پی تـو گشته‌ام از مــه و مهــر ، نشـان گــرفتـه‌ام

بـــوی تــــو را ، ز گـل شنیـده‌ام دامـــن گـــل ، از آن گــرفتـه‌ام

توای پــری کجایی؟ که رخ نمی‌نمایی

از آن بهشت پنهـان دری نمی‌گشایی
....................

دل مــن ، سـرگشتــة تــوسـت نفســـم ، آغشتـــة تـــوســت

بـه بـاغ رؤیـاهـا ، چـوگلت بـویـم در آب و آئینـه ، چـو مـهــت جـویم

توای پــری کجایی؟

در این شب یلدا ، ز پی‌ات پـویم بـه خواب و بیداری ، سخنت گویم

توای پــری کجایی؟
....................

مــه و ستـاره درد مـن می‌داننـد که همچـو من پـی تـو سرگردانند

شبـی کنــار چشمـه پیـدا شــو میـان اشـک مـن چــو گـل وا شــو

توای پــری کجایی؟ که رخ نمی‌نمایی

از آن بهشت پنهـان دری نمی‌گشایی

 

منبع زندگینامه : ویکیپدیا

دانلود :

http://www.4shared.com/audio/oso_xSm7/Hosine_Ghavami_-_To_Ey_Pari_Ko.html

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد